
کنار هر ستاره ای نشسته ابر پاره ای ...
غرق شده در نور او ...
باریده است بدون او ...
کنار ابر پاره ای نشسته است ستاره ای ...
ستاره ای مجنون او ...
گمگشته در بارون او ...
عاشقند ...
با فاصله ای بسیار دور ...
چه کسی می داند شاید روزی ابر اوج گیرد تا به ستاره برسد ...
و چه زیباست لحظه ی تکیه ستاره بر تکه ابر پاره ...
88.6.20
ستاره ای کم نور
شاید بپرسی چرا ابر اوج بگیرد تا به ستاره برسد ... !
پاسخحذفچرا ستاره نمی افتد از آسمان تا به ابر برسد ؟
من می گویم خیلی وقت است که ستاره از آسمان پایین آمده اما ... برای تکیه کردن ستاره به ابر باید ابر هم اوج گیرد .... باید بالا برود تا به ستاره ی پایین آمده برسد ...
.
.
.
حتی اگر ابر هیچگاه اوج نگیرد باز هم ستاره به پایین آمدنش ادامه میدهد ... ادامه میدهد تا لحظه ای که آخرین فوتون نورش را بتاباند !
چه زیباست.
پاسخحذفچه راحت میاد رو قلم افکارت.
چه روانند اذهانت.
چه زیباست وجوه مختلفِ یک دوست.
چه فریبنده است ظاهر یک دوست.