۱۳۸۸ آذر ۱۸, چهارشنبه

به تو ایمان دارم ... فقط تو ... همین !!!

دیر زمانیست توبه کرده ام ...
دیر زمانیست دیگر کافر نیستم ...
دیر زمانیست ایمان آورده ام ...

به اینکه زمین بی خدا نیست اعتقاد دارم ...
یکتاپرست شده ام ...
به خدا ایمان آورده ام ... باورش دارم ...
باورش دارم چون خودش هم خودش را باور دارد ...
ایمان دارمش چون خودش هم به خودش ایمان دارد ...

اطمینان پیدا کردم اگر کاری را بخواهد انجامش میدهد ...
خودش شخصا و مستقیما اینرا به من ثابت کرده ...

یکتا پرست شده ام ... یکتا پرست ...



ستاره ی کم نور
88.09.18

۷ نظر:

  1. خدای من مقدسترین است ...
    برگه های کتابش از دل ِ مقدسش است ...
    پیامبرش زبان ِ مقدسش است ...
    مهربانیش چشمان ِ مقدسش است ...
    بخشندگیش از دستان مقدسش است ...
    خدای من مقدسترین است ...

    پاسخحذف
  2. واووووو...!!!!!
    درست دیدم ، باورم نمیشه ، چی شد که به این نتایج رسیدی؟
    نکنه یه خدای دیگه رو میگی کلک...
    اگه دم دستت داری به ما هم نشون بده شاید ما هم خداشناس شدیم.


    خدا چیزی نیست که بشه فراموش کرد یا بهش فکر نکرد.خدا رو میشه تو ذره ذره تمام موجودات دید فقط یه نگاه، یه نگاه عمیق معقول کافیست پی به تمام عشق های موجود برد و چه عشقی بالاتر از عشق به خدا

    پاسخحذف
  3. این خدا و بهشت و جهنم و توبه و این حرفا ببخشیدا واسه خر کردن منو شماست

    پاسخحذف
  4. خدا ... خدا.. چه زیبا، اما نه شاید هم چه زشت
    خدا چیزی نیست جز سه حرف اما با چند نقطه شاید 6 نقطه شاید هم همین یک نقطه هم بس باشد . سه حرف... سه حرف...سه حرف...
    بی شک خوشبخت کسی است که عشق را خدا بداند ( نه خدارا عشق )و بیچاره کسی که عشق را با نادانی خویش به بازی بگیرد و از آن ذره ای نچشد که مبادا این بینهایت روزی تمام شود.

    خوش به حال من که .....
    خوش به حال تو که خدا نداری...

    پاسخحذف
  5. و خدایگانم را در چهره ی یک نگاه دیدم...بی تردید خودِ خدای من بود
    مهم نیست که از چیست مهم این است که هست و بودنش آرامشی برای نبودن های همیشگی من است...

    پاسخحذف
  6. خدا!!
    مقدس ترين دستاويز ما آدما!!
    *
    اما خداي من بي نهايت ترين صفر ِ دنياست! خداي من صفر ترين و يگانه ترين بي نهايت ِ دنياست!
    خداي من برقِ چشمان ِ آدمهاست وقتي مي خندند!
    خداي من دستان مهرباني است كه دستان ِ سرد ِ كودكي را از سر ِ لطف گرم مي كند!
    خداي من حركت قطار هايي است كه بي هدف پرسه مي زنند زير زمين هاي اين شهرِ بي روح را!
    و خداي من دوستاني هستند كه مرا تنها گذاشتند و رفتند!
    خداي من ناسزاهايي است كه مرا خطاب قرار مي دادند!
    .
    .
    بت پرست نبودم! اما خدا پرست هم نمي شوم! با اينكه خداي من مقدس ترين موجوديت روي زمين است!
    اما من فرزند ِ آسمانم ! و خداي آسماني وجود ندارد!!

    پاسخحذف
  7. این بار دست چپم را بالا میگیرم ... دست راستم را بر روی کتاب مقدس یعنی سینه ام می گذارم و با صدایی بلند قسم می خورم :

    من خدا پرستم ... ادای خداپرستها رو در نخواهم آورد ... حرفی نخواهم زد مگر حرف خودم باشد و حرف خدای خودم ... کسی را نمیرنجانم ... نمازهایم را به جای می آورم ... روزه هایم را میگیرم ...
    چشمانم دروغ نخواهند گفت ،هرگز ...
    زبانم آلوده نخواهد شد به غبار ...
    اعلام می کنم ... همینجا پیمانم را با خدایم اعلام می کنم ... خدایی برای ابدیت ... خدایی برای من و ماه ...

    ------------------

    تو فرزند آسمانی و خدای آسمانی وجود ندارد ... اما من فرزند زمینم و باز هم خدای آسمانی وجود ندارد ...
    خدا زمینیست ... خدا یکتاست ...

    پاسخحذف