۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه

مشت دستت را باز کن تا مشت قلبم باز شود !


من اگر از دلم برایت سخنی نمی گویم فقط برای مکدر نشدن آینه ی جیوه ای قلب توست ....
تو بگو لااقل کلامی تا بدانم با منی ...

اگر مشتت را برایم باز کنی ....
لحظه ای درنگ نمی کنم ...

با فریادی جهان گشا قلبم می تپد برایت ...

و در هر لحظه جمله ای مقدس می تپد :

عاشقتم ....
.
عاشقتم ....
.
عاشقتم ....
.
عاشقتم ....


88.7.3
ستاره ای کم نور


۱ نظر:

  1. باز نمي كنم اين گره را !
    اين مشت ، بسته تر زيبا تر است
    بگذار بخواني حرف هايم را از چشمانم شايد!
    عشق را بگذار اين روزگار در مشت بسته بماند!
    قفلي نا گشودني بر قلبي هميشه بسته!
    اين گونه زنگي گويي زيبا تر است

    پاسخحذف